ایگدر

ایگدر

پنجره ای نوین برای آموزش بهتر
ایگدر

ایگدر

پنجره ای نوین برای آموزش بهتر

اهمیت بازی کودکان قسمت3

اهمیت بازی کودکان
قسمت سوم


فصل 4

آثار تربیتی بازی در کودکان

1- بازی و آموزش شیوه زندگی فردی: بازی وسیله‌ای برای برآوردن نیازها، عواطف و تحت کنترل آوردن آن است. به کودک درس نظم و ترتیب یاد می‌دهد. بازی به طفل یاد می‌دهد که برای رسیدن به یک هدف، چگونه باید نقشه بکشد.

2- بازی و شیوه‌ی رفتار اجتماعی: بازی باعث می شود که کودک بتواند با دیگران رابطه صحیح برقرار ساخته و تمایلات خود را متعادل کند. از راه آن دوست داشتن همکاری در فعالیت گروهی را بیاموزد و تمرین کند. اگر برای خود حقی قائل است برای دیگران هم حقی قائل باشد. بازی‌های دوره دبستانی کمک خوبی برای رسیدن به این‌ها است. زندگی بعدی کودکان در اجتماع تا حدود زیادی وابسته به نوع این ارتباطات، فعالیت‌ها در دوران کودکی است.

3- بازی و آموزش قانون و مقررات: در بازی قواعد و مقرراتی وجود دارد که کودک ناگزیر باید به آنها تن دهد و نیز اصولی در انضباط وجود دارد که او ناگزیر باید آنان را بپذیرد. این پذیرش در حقیقت نوعی تحمیل است و به همین خاطر باید به کندی و به تدریج انجام گیرد و تا حد امکان دلایل این تحمیل برای کودک روشن نشود تا او از این طریق راه و رسم زندگی را بیاموزد.

4- بازی و آموزش نقش‌های اجتماعی: کودک از راه بازی می تواند با نقش‌های متعدد اجتماعی از قبیل نقش یک معلم- کشاورز- راننده فروشنده پزشک پلیس و... آشنا شود. در هر زمینه‌ ازاین نقش‌ها اگر از طرف والدین یا مربی با توضیحات مناسبی همراه شود، آموزش این نقشها خود باعث تحریک و تشویق جهت جلب شدن به یکی از آنها و یافتن زمینه‌ای برای انجام دادن آن در سنین بزرگسالی است.

5- بازی و کسب آگاهی از جهان خارج : از طریق بازی می‌توان افقهای وسیعی در زمینه آگاهی‌های مربوط به این جهان در برابر چشم کودک باز کرد و اطلاعات موردنیاز در جهت زندگی بزرگسالی در اختیارش گذارد. کودک از طریق بازی، جهان خود و افراد آن را می‌شناسد. با مسائل و دشواری‌های آن آشنا می‌شود. شناخت او بیشتر و سریعتر از دیگران است. از آن بابت که قدرت جذب، کشف و تخیل او بسیار قوی است و نیز کنجکاوی او نیز زیاد است. لازم است که والدین با توجه به این جنبه‌ی مهم، اهم آگاهی‌های مورد لزوم‌دار می‌باید در اختیارش بگذارند.

6- بازی و آموزش اخلاق: بازی وسیله خوبی برای آموزش و تهذیب اخلاق است. بازی ارزش‌های اخلاقی را شکوفا می‌سازد و مسائل و ابعاد آن را در پیش جشم قرار می دهد. از طریق بازی می توان فعالیت‌ها و اندیشه‌های نادرست کودک را اصلاح کرد و آن را به سوی صلاح و خیر سوق داد. از سوی از طریق بازی می‌توان به کودک، درس دفاع از خود، تلاش برای احیای حق، اصلاح و پاکی محیط و... داد.


فصل 5

مراحل مختلف رشد و بازی در کودکان

برای پرورش مهارت‌ها و توانایی‌های گوناگون کودکان و انتخاب نوع بازی‌های موردنیاز آنان باید به ویژگی‌های رشد آن‌ها توجه کرد. بدیهی است که با شناخت این خصوصیات می‌توان بازی‌هایی برای کودکان طراحی کردکه تاثیر بیش‌تری بر تقویت جسم و ذهن آن‌ها داشته باشد. در این‌جا به بررسی مراحل رشد کودک و انواع بازی‌های متناسب با سن آن‌ها می‌پردازیم: (SHERIDAN , 1999)

 

از تولد تا 12 ماهگی

مادر، پدر و اطرافیان نزدیک کودک می‌توانند به هنگام رفع نیازهای اولیه‌ی کودک، با استفاده از روش‌های گوناگونی که به کار می‌برند، توجه و حواس پنج‌گانه‌ی او را تحریک کنند. پاسخ‌هایی که کودک به رفتارهای اطرافیانش می دهد، دلیلی بر لذت‌بردن، شادی و نشاط اوست. او از همان ماه‌های نخستین تولد خود، دوست دارد بازی کند.دراین حالت اگر اسباب بازی کوچکی دراختیاراوقرار دهید،قادر است آن رادر دست نگه دارد.هم چنین زمانی که کودک رادر آغوش بگیرید وجغجغه ای سبک به دست اوبدهید،قادراست با تکان دادن آن صدایش رادرآورد،اما هنوز نمی تواند ارتباطی بین دستش وصدا برقرارکند نوزاد در14 هفتگی قادر است اسباب بازی رادر دستش نگه داردو بادقت به آن نگاه کند.

نوزاد درحدود20_18 هفتگی خودش رابه سمت اسباب بازی بکشاند آن رادر دست بگیرد وبه آن خیره شود.در این مرحله ی سنی او می تواند جغجغه اش را تکان دهد و به طرف دهانش ببرد.او به راحتی اسباب بازی رابین دودستش نگه نگه می دارد و باجابه جا کردن آن در میان انگشتانش تلاش می کند ماهیچه های دستش را قوی کند.هم چنین می تواند با باز و بسته کردن دست هایش اسباب بازی را رها کند و اگر دوباره آن را به دستش بدهید دوباره آن رابگیرد.اگر کودک رادراین مرحله ی سنی به پشت بخوابانید به راحتی پایش رادر دست می گیرد وآن را به دهان می برد. به عبارت دیگر،بین حرکت پاو چشمش ارتباط برقرار  می کند.

کودک 6 ماهه کنترل بیشتری بر حرکات بدن خود به دست آورده است ومی تواند به طور هدفداربازوها ودست هایش را برای گرفتن اشیا دراز کند.اگر هنگام بازی عروسک او از دستش بیفتد واز محدوده ی دیدش دور شود،از نظر او دیگر عروسک وجود ندارد.درحدود7-6 ماهگی کودک می نشیند ومی توانددر محدوده ی پیرامون خودش به دنبال اجسام بگردد.هم چنین توجه زیادی به اشیا ریز می کند و می تواندبا انگشت اشاره اش آن ها را نشان دهد.زمانی که کودک شش ماهه توپی راهل می دهد ومتوجه چرخش آن می شود،درحقیقت لذتی از این کارخود می برد که اورا تشویق به تکرار این عملش می کند.به تدریج که قدرت و توانایی کودک رشد می یابد ،مهارت های حرکتی دیگر خود را از طریق بازی هایی که انجام می دهد،تقویت می کند.این بار او توپ را هل می دهد،به دنبال آن سینه خیز می رود ودوباره آن را به دست می آورد.زمانی که به نه ماهگی می رسد.هنوز هم محدودیت های حرکتی او مانع ازفعالیت های بیش ترش می شود.اوباز هم بایدتلاش کند تا اشیای اطرافش را به طریقی به دست آورد،باآن ها بازی کند وخصوصیات هر یک رابسنجد.او یاد می گیرد که توپ می چرخد ودور می شود.جغجغه صدا تولید می کند و فرفره می چرخد.در این مرحله اگر اسباب بازی اش رازیر پارچه ای پنهان کنید،با بلند کردن پارچه آن راپیدا می کند.

کوددک در12 ماهگی قادر است دستش را به اطراف(مبل،صندلی دیوارو...بگیرد وبا فشار بر زانوها وپاهای خود بایستد.او به صحبت های اطرافیانش خوب گوش می دهد وآن چه راکه ازاو می خواهند،انجام می دهد.اگر مداد شمعی کلفتی به دست او بدهید می تواند باگرفتن انتهای آن خطی بر روی کاغذ بکشد و می تواند با پا به توپ ضربه ای بزند وبا سرعت بیش تری به دنبال وسایل واسباب بازی ها برود.

 

 

                    18-12 ماهگی

کودک در18-12 ماهگی با دقت بیش تری به جزئیات توجه می کندو کنترل وتسلط بیش تری بر ماهیچه هاوحرکات آن ها دارد. در14ماهگی از تماشای عکس های کتاب لذت می برد.در14ماهگی از گذاشتن عروسک ها واسباب بازی هایش درون یک سطل لذت می برد. در16ماهگی باکارکرد برخی از اشیا آشنا شده است و می تواند آن ها را به کار گیرد.برای مثال اگر به دست او شانه یا برس بدهید،موهایش را شانه می کند واگر به دست او قاشق دهید آن را به دهانش می برد.کودک 18ماهه می تواند باتکرار کارها وفعالیت ها ی اطرافیانش اعمال  آن ها راتقلید کند. علاقه ی شدید کودک به کشف پدیده های جدید،دست کاری اسباب بازی وافزایش حرکات بدنی موجب رشد حواس پنج گانه ی او می شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

                  24-18 ماهگی

در18تا24 ماهگی کودک ازکشیدن وهل دادن چرخ دستی،ماشین، کالسکه ی عروسکی یاحتی جعبه ای چرخدار بسیار لذت می برد. اگر اورا روی سه چرخه ی پایی کوچکی بگذارید می تواند با فشاردادن پاهایش به زمین به خوبی حرکت کند.کودک دراین مرحله ی سنی دوست دارد بازی خاصی را چندین بار تکرار کند. برای مثال با گذاشتن مکعب ها بر روی یکدیگر،ریختن آن هاو چیدن مجدد آن ها،مدت ها سرگرم می شود،یااز مرتب کردن جورچین های درشت(5تکه ای)خیلی لذت می برد.او ممکن است چندین بار آن را خراب کن ودرست کند واز این کار خود خسته نشود.اگر مداد کلفت یامداد شمعی به دست اوبدهید،قادر است باگرفتن آن دربین انگشتان سبابه و شست خود بر روی کاغذ خطی بکشد.در18ماهگی می تواند به طور نمادین بااطرافیانش ارتباط برقرار کند وخواست های خود را به آن ها بفهماند.والدین نیز می توانند از طریق کلمات ونشانه های قراردادی خود باکودکشان رابطه برقرار کنند.او می تواند باتکان دادن لیوانش (حتی لیوان خیالی اش)به مادر یا پدرش بفهماند که تشنه است وآب می خواهد.بزرگسالان نیز بااستفاده ازبازی هایی که باکودک انجام می دهند،می توانندآموزش های خود راشروع کنند.برای مثال زمانی که مادر کودک را تاب می دهد.اونیز شروع به پاسخ دادن به زفتارهای مادرش میکنند.اگر  تاب دادن خیلی باشدت صورت گیرد،کودک گریه خواهد کرد وازاین طریق به مادرش می فهماند که آهسته تر تاب بدهد.کودک هنگام تعاملات خود بااطرافیان پی به نکات تازه ای می برد.برای مثال،دربازی (قایم باشک)کودک یاد می گیردکه اشیاوافراد ازدوروبرش چند لحظه ای مخفی می شوند وسپس دوباره ظاهر می گردند.در19ماهگی می تواند صورت چهار دست وپا از پله ها بالا برود.

در20ماهگی ازاسباب بازی هایی که صدادار،رنگی وقابل جابه جاکردن اند لذت می برد.هم چنین کودک از18 ماهگی به بعد شروع به تولید صداهایی ازدهان خود می کند.این صداهابه صورت هدفدار و هم آوا باکلمه ی اصلی ادا می شوند.برای مثال،ماما(مامان)،تو(توپ)،د(دست)و... .اودر عین حال که بسیاری از گفته های سایرین را می فهمد،ولی به دلیل عدم رشد کافی اندام های گویایی هنوز قادر به بیان کلمات و واژگان نیست.درحدود21ماهگی سعی می کند جمله هایی دوکلمه ای بگوید مثل:بابار(بابارفت)،مامان کو(مامان کجاست)و...

دراین مرحله ی سنی کودک ازانجام بازی های تقلیدی لذت می برد ودوست دارد کارهای دیگران را تکرار کندبرای مثال ، هنگامی که پدر باتلفن صحبت می کنداو هم با تلفن اسباب بازی اش صحبت می کند،یامانند مادر به عروسکش شیر می دهد.

کودک در2سالگی ازتولید صداهای ساده ی کودکانه بسیار لذت می برد.اگر طبلی دراختیار او قرار دهید،دوست دارد با ضربه زدن بر روی آن تولید صدا کندیا اگر شیپوری به دست اوبدهید،دوست دارد با دمیدن درآن صدایش را درآورد.

کودک 2 ساله از شنیدن داستان های کوتاه و ماجراهای ساده لذت می برد ودوست دارد کتاب های عکس دار را ورق بزند وتصویرهای آن را تماشا کند.این علاقه به کتاب های تصویری، کلمات وجملات برای رشد کلامی کودک بسیار با ارزش است وبه اوکمک می کند تابا درک وفهم بیش تری به گفتار اطرافیانش توجه کند.کودک هم چنین در سال دو زندگی اش آگاهی بیش تری نسبت به توانایی هاو عملکردهای خود کسب کرده است ومی تواندفنجان کوچک خودرادر دست بگیردو قاشق رابه دهانش ببرد.

 

 

 

 

 

                    3-2 سالگی

کودکان3-2 ساله ازانجام هنواع بازی های گوناگون لذت می برند.آنان باپرورش توانایی های مختلف درصدد کنترل اندام ها وتسلط برمحیط وپدیده هایش بر می آیند.سه چرخه های کوچک پدال دار،ضربه زدن به توپ باپا،بالا رفتن از پله ها،میز و صندلی را به راحتی انام می دهند.دویدن وپریدن از فعالیت های جسمانی مورد علاقه ی آن هاست.بازی های ساختنی وسرهم کردنی رابامهارت بیش تری انجام می دهند.می توانندباگذاشتن 6یا7مکعب بر روی هم برجی بسازند. این کارها همگی موجب تقویت مهارت ی عضله های آن ها می شود.زمانی که مداد شمعی به دست می گیرند،آن را بین دو انگشت شست وسبابه خود قرار می دهندواگر اسم رنگ ها یا اشکال را باآن ها تمرین کنند، میتوانند آن را شناسایی کنند.نخ کردن مهره های درشت را نیز دوست دارند،این کار موجب تقویت ماهیچه های کوچک دست هایشان می شود.

از این مرحله ی سنی به بعد است که کودک سعی می کند با پرسیدن سوال های بی شمار ومتنوع درباره یدیده های اطرافش، اطلاعاتی کسب کند،قدرت تجسم وخلاقه ی اونیز به تدریج قوی تر می شودو می تواندباانجام بازی های نمایشی گوناگون نقش های زیادی بازی کند.

از آن جا که کودک 3 ساله هنوز ناتوان از خواندن است،از مشاهده ی عکس های کتاب ها،مجله هاوروزنامه هالذت می برد. ازتکرار کارهاوفعالیت های اطرافیانش خوشش می آید.دوست داردظرف بشوید،اتاق جارو کند،غذابپزدو...ازاین طریق یاد می گیرد که دنیا راازدید آنان نگاه کند.

 

 

 

 

     

                  5-4سالگی

کودکان4تا5ساله از رشد جسمانی بسیار خوبی برخوردارند. آنان درطی سال چهارم زندگی شان شیوه های گوناگون اجتماعی شدن رایاد می گیرند.بازی های گروهی،بازی درمخیط بازوبازی درزمین رابسیار دوست دارن. شخصیت آن هاروز به روزپیچیده تر می شودونیاز به صجبت کردن،برنامه ریزی،همکاری وتبعیت ازقوانین درآن ها شکل می گیرد.

کودک چهار ساله می تواندبرروی یک خط،باحفظ تعادلش راه برود.اواکنون بامهارت وتسلط بیش تری می دود.پلکان رایکی یکی به حالت ایستاده وروان بالا می رود.پریدن ازفاصله ی کوتاه رادوست دارد.به راحتی سه چرخه راپا می زندودرگوشه هادورمی زند.بازی های خیالی ازموردعلاقه ترین بازی های این دوره ی سنی اند.ازاین که مدت هانقش یک قهرمان ویک ماجراجو رابازی کند،بسیارلذت می برد.درانجام بازی های ساختنی تبحر ومهارت زیادی یافته است،قیچی رابه راحتی به دست می گیرد، قطعه های جورچین های ریزراباحوصله کنارهم می گذاردومی تواندباسرهم کردن آجرهای خانه سازی(بلوک)خانه ای کوچک برای بازی بسازد.خمیر بازی وبازی باگل رس رادوست داردومی توانداشکال ساده ای بسازد.

ازشنیدن ماجراهاوداستان های کودکانه لذت می بردوبادقت بیش تری موضوع داستان رادنبال می کند.نقاشی ورنگ آمیزی، بخشی ازسرگرمی های روزانه ی اوست.از نواختن سازه های کودکانه خوشش می آیدومی تواند شعرهای ساده راحفظ کند.مهارت های کلامی این گروه ازکودکان بسیار رشد یافته است ومی توانندباتسلط برموضوع،داستان وماجرایی راتعریف کنند.آن هاازشنیدن معما،لطیفه،ضرب المثل وحکایت لذت می برند.هنگام انجام بازی های گروهی دوست دارندهریک نقشی خاص رابه عهده بگیرند.از کنجکاوی،کشف ویافتن پاسخ های علمی ساده نیز بسیار خوش حال می شوند.

 

                7-6سالگی

کودکان 6تا7ساله،هر روزارتباط بیش تری بایکدیگربرقرار می کنندوازبازی های خیالی(مامان بازی،معلم بازی،فروشگاه بازی و...) نقش های گوناگون لذت می برند.ازانجام بازی های گروهی(گرگم به هوا،قایم باشک،وسطی و...)استقبال می کنند، ولی هنوز علاقه ای به مسابقه های ورزشی  ندارند،زیراتحمل شکست وباخت راهنوز درخود حس نمی کنند.دراین گروه سنی از کودکان دخترها وپسرها علاقه یزیادی به بازی های مشترک هر دوجنسی دارندوبرایشان تفاوت نمی کند که هم بازی آنها پسر است یادختر.

طناب بازی،سرسره بازی،بازی باالاکلنگ،بالارفتن ازنردبان طنابی و...راباتسلط ومهارت بیش تری انجام می دهندازاکتشاف ویافتن رازهای طبیعت بسیارلذت می برندودوست دارندآزمایش های ساده ی اجسام را انجام دهند.از موسیقی ونواختن آهنگ های ساده ی کودکانه لذت می برند.توانایی یادگیری کودک خردسال وپیش دبستانی بیش تروسریع ترازسال های اول زندگی اوست.اگر بتوان محیطی ازسرگرمی های متنوع ومحرک های لازم برای کودک فراهم کرد.می توان اوراباموضوع های جالبی نیز آشنا ساخت.دراین خصوص نقش والدین ومربیان کودک درایجاد فرصت های یادگیری،ایجاد انگیزه،راهنمایی وهدایت کودک برای فراگیری مهارت های جدیدوانجامبازی های خلاق بسیار مهم واساسی است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد