ایگدر

ایگدر

پنجره ای نوین برای آموزش بهتر
ایگدر

ایگدر

پنجره ای نوین برای آموزش بهتر

پدر باش،مادر باش

پدرباش،مادر باش

اگر بچه‌ای تکلیف نمی‌نویسد، گیر ندهید، خودش می‌داند و معلمش.

 

اگر بچه‌ای از خوابِ نازِ صبح بیدار نمی‌شود، خودش می‌داند و ناظمش.

 

اگر درس نخواند، خودش می‌داند و کارنامه‌اش. به پدر و مادرش مربوط نیست.

 

به پدر و مادرش این مربوط است که با هم در خانه دعوا نکنند ، تفریحات خارج از سن و سال بچه ایجاد نکنند، وسط هفته تا دیروقت مهمانی نباشند، بچه‌شان را کتابفروشی و موزه و پارک ببرند، در خانه میوه داشته باشند، با بچه‌شان بازی کنند، شب‌ها موقع شام همه دور سفره‌ی غذا گفتگو کنند، با پوست میوه شکل‌های عجیب و غریب درست کنند، هر از گاهی با معلم‌ِ بچه دیدار کنند، به بچه یاد دهند توی اتاقش گلدان داشته باشد و هر روز از آن مراقبت کند، برایش اسباب‌بازی‌هایی بخرند که دستِ بچه ورزیده شود، خودشان هم – بلا نسبت! – یک وقت‌هایی کتاب بخوانند. با بچه شوخی کنند. هی نگویند: «پول نداریم.»، سر بچه منت نگذارند که برایت فلان و بهمان کرده‌ایم، حواسشان باشد دوست‌های خوب دور و بر بچه باشد... همین! نمیدونم کدوم شیرِپاک خورده ای تو ذهن ما وارد کرد که " اگه به بچه هاتون تو سن 3-4 سالگی - و حتی کمتر - خوندن و نوشتن ، حساب کردن ، اطلاعات عمومی ، زبان خارجی و کلی چیزای بی ربط دیگه یاد بدین ، بچه تون جزء نوابغ روزگار میشه ! آینده اش تأمین و تضمین میشه! چرا فکر کردیم تنها چیزای لازم برا موفقیت تو زندگی " محفوظات" چشم و دهن پر کنِ؟

تلویزیون تبلیغ می کنه: بیایید بچه هاتون رو بنشونید و با نمیدونم " بَن بِن بُن"و " بالا بالا" و امثالهم مغز بچه تون رو تبدیل کنید به بانک اطلاعات عمومی و انواع دانستنی های بی خاصیت!

بچه رو از زندگی بندازید و مشغول کنید با بازی هایی که از فطرتش دوره! کاری رو که 2-3 سال دیگه و به موقعش می تونه به راحتی یاد بگیره ، با سختی و عذاب و کلی محرومیت از چیزهای مورد نیازش ، وارد مغزش کنین!

و کسی نیست بگه و گوش شنوایی نیست که بشنوه:

به جای همه ی اینا بیا و گنجینه ی تجارب حسی بچه ات رو غنی کن!همه ی حواسش رو !

باهاش خاک بازی کن ! بگذار دستهای کوچولوش لمس کنه خاکی رو که ازش آفریده شده !  نترس خاک مهربونتر از تبلت و لپ تاپ و ... است با جسم و روح بچه ات!  باهاش آب بازی کن! باهاش بدو و بخند! به جای اینکه گوشاشو پر کنی از صداهای بی ربط و حساسیت و دقت شنواییش رو هر روز کم و کمتر کنی ، موقعیت هایی رو فراهم کن که لذت شنیدن و تشخیص صداهای اُرجینال و اصلی رو تجربه کنه! بگذار با موسیقی طبیعت دوست بشه! باور کن شنیدن صدای آب و باد و بارون ، صدای گنجشک ، گوسفند، حتی کلاغ و الاغ برای روح تشنه اش ، شیرین تر از صدای تلویزیون و دستگاه های دیگه است . بگذار رنگها و شکلها و بوهای مختلف رو تو بستر اصلیشون تجربه کنه ! باور کن حتی بوی های طبیعی که تو ازشون فرار می کنی و ناخوشایند میدونیشون ، تو موفقیت آینده ی بچه ات سهمشون خیلی بیشتر از خیلی امکانات گرون قیمتیِ که با هزار بدبختی و امید براش می خری!

باور کن چشیدن آرامش کوه و شنیدن غوغای جنگل و سکوت کویر و ... براش واجب تر از غرق شدن تو هیاهوی شهرهای بازیِ!

چرا آسمون رو ازش پنهون می کنی؟ بگذار ببینه که خدا بالای سرش هزاران هزار ستاره روشن کرده تا راهش رو گم نکنه ! بگذار تو رؤیاهاش ، ستاره هم جایی داشته باشه ! بگذار یه دوست هم تو آسمون داشته باشه!

روزای برفی و بارونی به جای اینکه تو خونه قایمش کنی که خدای نکرده سرما نخوره ، خودت هم شال و کلاه کن و باهاش برف بازی کن ! بگذار لمس کنه لطافت قطره های بارون رو ! بگذار بچشه محبت دونه های برف رو ! بگذار حس کنه نوازش نسیم و سیلی باد و سوزش سرما رو ! باهاش بپر تو چاله ی پُر از آب بارون و بگذار مزه مزه کنه شیرینی بازی بدون نگرانی از کثیف شدن رو ! بگذار بخوره زمین !بگذار زانوی شلوارش پاره بشه ! اصلا بگذار سرما بخوره ! سرما خوردن و زخمی شدن هزینه ی ناچیزیِ در قبال چیزهایی که به دست میاره!

پا به پاش پابرهنه شو و بگذار با اون پاهای کوچولوش رو چمن ها راه بره ! بگذار رو چمنها دراز بکشه و بو کنه بوی بی نظیر علف های خیس رو ! بوی خاک رو! بوی زمین رو !

****

 تو مادر باش و مادری کن ! پدر باش و پدری کن ! معلمی رو بگذار برای من . من بلدم معلمی کنم ! تو وظیفه ی خودت رو خوب انجام بده ؛ به موقعش من هم می دونم چطور خوندن و نوشتن، حساب کردن و ... رو بهش یاد بدم !

 

☆☆☆☆☆ تو فقط پدر باش ، مادر باش!☆☆☆☆☆

پ ن: مادرایی که ازم میپرسن تابستون چه درسایی با بچه ها کار کنیم ؟ فقط یه جواب ازم میشنون! : " درس زندگی" .

میگم : براشون کتاب بخونید و براتون کتاب بخونن! بازی کنن . بازی ، بازی، بازی ! نگذارین اسیر تکنولوژی بشن! موقعیت هایی فراهم کنین که ببینن ، بشنون ، بو کنن ، بچشن ، لمس کنن ، زندگی کنن! همین!

 

              منبع: سپید مشق

اهمیت بازی کودکان قسمت4

اهمیت بازی کودکان
قسمت چهارم

 

                     فصل 6

 

               انواع بازی های کودکان

 

بازی،وسیله ی ارتباطی برای کودک است.ازطریق بازی نقاط ضعف وقوت خودرامی شناسد،شیوه ی تعامل باهمسالانش را یاد می گیرد،روش های سرپیچی یااطاعت ازقوانین را تمرین می کندواحساسات وعواطف گوناگون را می آزماید.

 انواع بازی های کودکان عبارتند از:

 

-بازی های پرجنب وجوش

 

این گروه ازبازی هاموجب رشد حرکتی-جسمانی کودکان می شود،آن هادرحین انجام این بازی هاازسر،بدن دست وپای خود استفاده می کنند،می ایستند،می دوند،از پلکان یاطناب بالا می روند،به توپ ضربه می زنند،توپ را می گیرندو... این بازی ها هم چنین برای پرورش هماهنگی بین اندام های مختلف بدن بسیار مفیدند.

 

-بازی های اکتشافی دستی

 

این گونه بازی ها به طورمعمول ازسنین3ماهگی بابازی انگشتان آغاز می شودوبرای هماهنگی بین جسم وفعالیت های دستی بسیار سودمندند.از آنجاکه کودک دوست دارد اشیای اطرافش رادردست بگیردوآن هارامدتی دردست هایش بچرخاند،نگه دارد،صدایش رادرآورد،بوکندوبه دهان ببرد،می تواند باعث تقویت حواس پنج گانه ی کودک شود.

 

 

 

-بازی های تقلیدی

 

نوزادان وکودکان خرد سال ازطریق الگوبرداری ازرفتارهای نزدیکان وتکرارکارهای آنان،به ویژگی های ارتباطات وتعاملات بین افرادپی می برند.بازی های تقلیدی،بازی هایی است که کودک ازطریق مشاهده ی هعمال دیگران وتشخیص نمادها آن هارا یادمی گیرندوتکرارمی کنند.برای مثال،کودک بعد از یک بار رفتن به کتاب خانه باوالدینش ومشاهده ی کارهاورفتارهای کتابدارمی تواندبه راحتی نقش یک کتابدار رابازی کندوبا دوستان وهمسالانش نمایشی ازیک کتابخانه راصحنه سازی کنند.کودک بازی های تقلیدی رازودفرا می گیرد.درحقیقت ازهمان ماه اول زندگی می تواندباتقلیدازحرکات صورت پدرومادرش(بیرون آوردن زبان،اخم کردن،دهان بازکردن و...) این گونه بازی هارایاد بگیرد.

بازی های تقلیدی انعکاسی است ازآن چه کودک داطراف خود می بیندو می شنود.والدین ومربیان چنان چه قصدشان پرورش مهارت های اجتماعی گوناگون کودک است،می توانند باارائه ی الگوهاورفتارهای افراد مختلف جامعه،کودک رابانقش ها،وظایف    مناسبات .روابط بین افرادآشنا سازند.

 

-بازی های ساختنی

 

بازی های ساختنی موجب تقویت مهارت های ذهنی وقوه ی خلاقه ی کودک می شوند.اویادمی گیردکه چگونه باروی هم گذاشتن مکعب ها،مهره ها،کارت هاو...خانه وبرجی بسازد.اواز طریق  سرهم کردن ماکت هاواجزای مختلف اسباب بازی هایش می تواندقدرت شناخت خودرابالا ببرد.کودک از طریق ساختن وپرداختن وسایل بازی اش نه تنها یادمی گیردکه دست هایش را چگونه بالاببرد،بلکه یاد می گیردکه چه طورببیندودقت کند.

 

-بازی های نمایشی

 

کودک ازطریق مشاهده وتقلیدشروع به کشف موقعیت هاوشرایط گوناگون می کند.اوبه تدریج استعدادهاوقابلیت های خودش را بهترمی شناسدوقابلیت های خودش رابهترمی شناسدویاد می گیرد چگونه بایدبادیگران رفتار کند.نقش بازی کردن شایدبه حداقل امکانات احتیاج داشته باشد.برای مثال،کودک می تواند تنها با یک کلاه نقش یک پلیس،یک پزشک یایک پرستار رابازی کند. بازی های نمایشی فرصتی به کودکان می دهند تا بادقت به افرادوحرکات آن هاتوجه کنندوبااستفاده ازقدرت خلاقه وابتکاری شان تغییراتی درآن ایجاد نمایند.این بازی هاموجب آگاهی اجتماع کودکان می شود.

 

-بازی های خیالی

 

هم چنان توانایی پاسخ گویی نمادین کودک به محرک های بیرونی گسترش می یابدبه تدریج بازی های خیالی روی می آورد که به نوبه ی خود موجب رشد قوای ذهنی کودک می شودوباعث می شود کودک پیامد های رفتاری خودرابهتر بشناسد.دراین گونه بازی های پیچیده،کودک طرح بازی خاصی رادرذهن خود مجسم می کندوان را اجرا می کند.رایج ترین موضوع هایی که کودکان برای انجام بازی خیالی شان انتخاب می کنندماجراهای مربوط باخانواده است.

نقش هایی که کودک در بازی هایش انتخاب می کند،می تواند افکارواحساسات گوناگون اورا بازگوکند.گروهی ازنقش هامربوط به وظایف افراد است؛برای مثال:ماشین بازی نیاز به مسافر وراننده داردوپذیرش نقش مادر،پدروکودک درخانواده برداشت های کودک ازرفتارهاوعکس العمل های آنان درخانواده ارتباط می یابد.کودکان هم چنین نقش های شخصیت های گوناگون اجتماع اعم از پرستار،آموزگارراازطریق اطرافیان کتاب ها،مشاهده ی فیلم و...بازسازی می کنند. بازی های مرتبط بااین نقش،قدرت خلاقیت بیس تر طلب می کند تابازی هایی که اززندگی روزانه ی خانوادگی سرچشمه می گیرند.درحدود5-4سالگی ایده های کودکان درباره ی بازی های اجتماعی وتقلید ازنقش های اجتماعی رشد چشمگیری پیدا می کند

 

 

 

 

 

 

 

منابع:

روان شناسی رشد1 دکتر سوسن سیف و...تهران1388

بازی های پرورشی(کتاب درسی مراکز تربیت معلم)1380

روش تدریس تربیت بدنی(کتاب درسی مراکزتربیت معلم)1380

تعلیم وتربیت اسلامی(جزوه ی درسی مراکز تربیت معلم)

نشریه ماهانه ی آموزشی-تربیتی پیوند-تابستان    1385



دانلودفایل اهمیت بازی کودکان


                 

                                                    

دانلود

اهمیت بازی کودکان قسمت3

اهمیت بازی کودکان
قسمت سوم


فصل 4

آثار تربیتی بازی در کودکان

1- بازی و آموزش شیوه زندگی فردی: بازی وسیله‌ای برای برآوردن نیازها، عواطف و تحت کنترل آوردن آن است. به کودک درس نظم و ترتیب یاد می‌دهد. بازی به طفل یاد می‌دهد که برای رسیدن به یک هدف، چگونه باید نقشه بکشد.

2- بازی و شیوه‌ی رفتار اجتماعی: بازی باعث می شود که کودک بتواند با دیگران رابطه صحیح برقرار ساخته و تمایلات خود را متعادل کند. از راه آن دوست داشتن همکاری در فعالیت گروهی را بیاموزد و تمرین کند. اگر برای خود حقی قائل است برای دیگران هم حقی قائل باشد. بازی‌های دوره دبستانی کمک خوبی برای رسیدن به این‌ها است. زندگی بعدی کودکان در اجتماع تا حدود زیادی وابسته به نوع این ارتباطات، فعالیت‌ها در دوران کودکی است.

3- بازی و آموزش قانون و مقررات: در بازی قواعد و مقرراتی وجود دارد که کودک ناگزیر باید به آنها تن دهد و نیز اصولی در انضباط وجود دارد که او ناگزیر باید آنان را بپذیرد. این پذیرش در حقیقت نوعی تحمیل است و به همین خاطر باید به کندی و به تدریج انجام گیرد و تا حد امکان دلایل این تحمیل برای کودک روشن نشود تا او از این طریق راه و رسم زندگی را بیاموزد.

4- بازی و آموزش نقش‌های اجتماعی: کودک از راه بازی می تواند با نقش‌های متعدد اجتماعی از قبیل نقش یک معلم- کشاورز- راننده فروشنده پزشک پلیس و... آشنا شود. در هر زمینه‌ ازاین نقش‌ها اگر از طرف والدین یا مربی با توضیحات مناسبی همراه شود، آموزش این نقشها خود باعث تحریک و تشویق جهت جلب شدن به یکی از آنها و یافتن زمینه‌ای برای انجام دادن آن در سنین بزرگسالی است.

5- بازی و کسب آگاهی از جهان خارج : از طریق بازی می‌توان افقهای وسیعی در زمینه آگاهی‌های مربوط به این جهان در برابر چشم کودک باز کرد و اطلاعات موردنیاز در جهت زندگی بزرگسالی در اختیارش گذارد. کودک از طریق بازی، جهان خود و افراد آن را می‌شناسد. با مسائل و دشواری‌های آن آشنا می‌شود. شناخت او بیشتر و سریعتر از دیگران است. از آن بابت که قدرت جذب، کشف و تخیل او بسیار قوی است و نیز کنجکاوی او نیز زیاد است. لازم است که والدین با توجه به این جنبه‌ی مهم، اهم آگاهی‌های مورد لزوم‌دار می‌باید در اختیارش بگذارند.

6- بازی و آموزش اخلاق: بازی وسیله خوبی برای آموزش و تهذیب اخلاق است. بازی ارزش‌های اخلاقی را شکوفا می‌سازد و مسائل و ابعاد آن را در پیش جشم قرار می دهد. از طریق بازی می توان فعالیت‌ها و اندیشه‌های نادرست کودک را اصلاح کرد و آن را به سوی صلاح و خیر سوق داد. از سوی از طریق بازی می‌توان به کودک، درس دفاع از خود، تلاش برای احیای حق، اصلاح و پاکی محیط و... داد.


فصل 5

مراحل مختلف رشد و بازی در کودکان

برای پرورش مهارت‌ها و توانایی‌های گوناگون کودکان و انتخاب نوع بازی‌های موردنیاز آنان باید به ویژگی‌های رشد آن‌ها توجه کرد. بدیهی است که با شناخت این خصوصیات می‌توان بازی‌هایی برای کودکان طراحی کردکه تاثیر بیش‌تری بر تقویت جسم و ذهن آن‌ها داشته باشد. در این‌جا به بررسی مراحل رشد کودک و انواع بازی‌های متناسب با سن آن‌ها می‌پردازیم: (SHERIDAN , 1999)

 

از تولد تا 12 ماهگی

مادر، پدر و اطرافیان نزدیک کودک می‌توانند به هنگام رفع نیازهای اولیه‌ی کودک، با استفاده از روش‌های گوناگونی که به کار می‌برند، توجه و حواس پنج‌گانه‌ی او را تحریک کنند. پاسخ‌هایی که کودک به رفتارهای اطرافیانش می دهد، دلیلی بر لذت‌بردن، شادی و نشاط اوست. او از همان ماه‌های نخستین تولد خود، دوست دارد بازی کند.دراین حالت اگر اسباب بازی کوچکی دراختیاراوقرار دهید،قادر است آن رادر دست نگه دارد.هم چنین زمانی که کودک رادر آغوش بگیرید وجغجغه ای سبک به دست اوبدهید،قادراست با تکان دادن آن صدایش رادرآورد،اما هنوز نمی تواند ارتباطی بین دستش وصدا برقرارکند نوزاد در14 هفتگی قادر است اسباب بازی رادر دستش نگه داردو بادقت به آن نگاه کند.

نوزاد درحدود20_18 هفتگی خودش رابه سمت اسباب بازی بکشاند آن رادر دست بگیرد وبه آن خیره شود.در این مرحله ی سنی او می تواند جغجغه اش را تکان دهد و به طرف دهانش ببرد.او به راحتی اسباب بازی رابین دودستش نگه نگه می دارد و باجابه جا کردن آن در میان انگشتانش تلاش می کند ماهیچه های دستش را قوی کند.هم چنین می تواند با باز و بسته کردن دست هایش اسباب بازی را رها کند و اگر دوباره آن را به دستش بدهید دوباره آن رابگیرد.اگر کودک رادراین مرحله ی سنی به پشت بخوابانید به راحتی پایش رادر دست می گیرد وآن را به دهان می برد. به عبارت دیگر،بین حرکت پاو چشمش ارتباط برقرار  می کند.

کودک 6 ماهه کنترل بیشتری بر حرکات بدن خود به دست آورده است ومی تواند به طور هدفداربازوها ودست هایش را برای گرفتن اشیا دراز کند.اگر هنگام بازی عروسک او از دستش بیفتد واز محدوده ی دیدش دور شود،از نظر او دیگر عروسک وجود ندارد.درحدود7-6 ماهگی کودک می نشیند ومی توانددر محدوده ی پیرامون خودش به دنبال اجسام بگردد.هم چنین توجه زیادی به اشیا ریز می کند و می تواندبا انگشت اشاره اش آن ها را نشان دهد.زمانی که کودک شش ماهه توپی راهل می دهد ومتوجه چرخش آن می شود،درحقیقت لذتی از این کارخود می برد که اورا تشویق به تکرار این عملش می کند.به تدریج که قدرت و توانایی کودک رشد می یابد ،مهارت های حرکتی دیگر خود را از طریق بازی هایی که انجام می دهد،تقویت می کند.این بار او توپ را هل می دهد،به دنبال آن سینه خیز می رود ودوباره آن را به دست می آورد.زمانی که به نه ماهگی می رسد.هنوز هم محدودیت های حرکتی او مانع ازفعالیت های بیش ترش می شود.اوباز هم بایدتلاش کند تا اشیای اطرافش را به طریقی به دست آورد،باآن ها بازی کند وخصوصیات هر یک رابسنجد.او یاد می گیرد که توپ می چرخد ودور می شود.جغجغه صدا تولید می کند و فرفره می چرخد.در این مرحله اگر اسباب بازی اش رازیر پارچه ای پنهان کنید،با بلند کردن پارچه آن راپیدا می کند.

کوددک در12 ماهگی قادر است دستش را به اطراف(مبل،صندلی دیوارو...بگیرد وبا فشار بر زانوها وپاهای خود بایستد.او به صحبت های اطرافیانش خوب گوش می دهد وآن چه راکه ازاو می خواهند،انجام می دهد.اگر مداد شمعی کلفتی به دست او بدهید می تواند باگرفتن انتهای آن خطی بر روی کاغذ بکشد و می تواند با پا به توپ ضربه ای بزند وبا سرعت بیش تری به دنبال وسایل واسباب بازی ها برود.

 

 

                    18-12 ماهگی

کودک در18-12 ماهگی با دقت بیش تری به جزئیات توجه می کندو کنترل وتسلط بیش تری بر ماهیچه هاوحرکات آن ها دارد. در14ماهگی از تماشای عکس های کتاب لذت می برد.در14ماهگی از گذاشتن عروسک ها واسباب بازی هایش درون یک سطل لذت می برد. در16ماهگی باکارکرد برخی از اشیا آشنا شده است و می تواند آن ها را به کار گیرد.برای مثال اگر به دست او شانه یا برس بدهید،موهایش را شانه می کند واگر به دست او قاشق دهید آن را به دهانش می برد.کودک 18ماهه می تواند باتکرار کارها وفعالیت ها ی اطرافیانش اعمال  آن ها راتقلید کند. علاقه ی شدید کودک به کشف پدیده های جدید،دست کاری اسباب بازی وافزایش حرکات بدنی موجب رشد حواس پنج گانه ی او می شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

                  24-18 ماهگی

در18تا24 ماهگی کودک ازکشیدن وهل دادن چرخ دستی،ماشین، کالسکه ی عروسکی یاحتی جعبه ای چرخدار بسیار لذت می برد. اگر اورا روی سه چرخه ی پایی کوچکی بگذارید می تواند با فشاردادن پاهایش به زمین به خوبی حرکت کند.کودک دراین مرحله ی سنی دوست دارد بازی خاصی را چندین بار تکرار کند. برای مثال با گذاشتن مکعب ها بر روی یکدیگر،ریختن آن هاو چیدن مجدد آن ها،مدت ها سرگرم می شود،یااز مرتب کردن جورچین های درشت(5تکه ای)خیلی لذت می برد.او ممکن است چندین بار آن را خراب کن ودرست کند واز این کار خود خسته نشود.اگر مداد کلفت یامداد شمعی به دست اوبدهید،قادر است باگرفتن آن دربین انگشتان سبابه و شست خود بر روی کاغذ خطی بکشد.در18ماهگی می تواند به طور نمادین بااطرافیانش ارتباط برقرار کند وخواست های خود را به آن ها بفهماند.والدین نیز می توانند از طریق کلمات ونشانه های قراردادی خود باکودکشان رابطه برقرار کنند.او می تواند باتکان دادن لیوانش (حتی لیوان خیالی اش)به مادر یا پدرش بفهماند که تشنه است وآب می خواهد.بزرگسالان نیز بااستفاده ازبازی هایی که باکودک انجام می دهند،می توانندآموزش های خود راشروع کنند.برای مثال زمانی که مادر کودک را تاب می دهد.اونیز شروع به پاسخ دادن به زفتارهای مادرش میکنند.اگر  تاب دادن خیلی باشدت صورت گیرد،کودک گریه خواهد کرد وازاین طریق به مادرش می فهماند که آهسته تر تاب بدهد.کودک هنگام تعاملات خود بااطرافیان پی به نکات تازه ای می برد.برای مثال،دربازی (قایم باشک)کودک یاد می گیردکه اشیاوافراد ازدوروبرش چند لحظه ای مخفی می شوند وسپس دوباره ظاهر می گردند.در19ماهگی می تواند صورت چهار دست وپا از پله ها بالا برود.

در20ماهگی ازاسباب بازی هایی که صدادار،رنگی وقابل جابه جاکردن اند لذت می برد.هم چنین کودک از18 ماهگی به بعد شروع به تولید صداهایی ازدهان خود می کند.این صداهابه صورت هدفدار و هم آوا باکلمه ی اصلی ادا می شوند.برای مثال،ماما(مامان)،تو(توپ)،د(دست)و... .اودر عین حال که بسیاری از گفته های سایرین را می فهمد،ولی به دلیل عدم رشد کافی اندام های گویایی هنوز قادر به بیان کلمات و واژگان نیست.درحدود21ماهگی سعی می کند جمله هایی دوکلمه ای بگوید مثل:بابار(بابارفت)،مامان کو(مامان کجاست)و...

دراین مرحله ی سنی کودک ازانجام بازی های تقلیدی لذت می برد ودوست دارد کارهای دیگران را تکرار کندبرای مثال ، هنگامی که پدر باتلفن صحبت می کنداو هم با تلفن اسباب بازی اش صحبت می کند،یامانند مادر به عروسکش شیر می دهد.

کودک در2سالگی ازتولید صداهای ساده ی کودکانه بسیار لذت می برد.اگر طبلی دراختیار او قرار دهید،دوست دارد با ضربه زدن بر روی آن تولید صدا کندیا اگر شیپوری به دست اوبدهید،دوست دارد با دمیدن درآن صدایش را درآورد.

کودک 2 ساله از شنیدن داستان های کوتاه و ماجراهای ساده لذت می برد ودوست دارد کتاب های عکس دار را ورق بزند وتصویرهای آن را تماشا کند.این علاقه به کتاب های تصویری، کلمات وجملات برای رشد کلامی کودک بسیار با ارزش است وبه اوکمک می کند تابا درک وفهم بیش تری به گفتار اطرافیانش توجه کند.کودک هم چنین در سال دو زندگی اش آگاهی بیش تری نسبت به توانایی هاو عملکردهای خود کسب کرده است ومی تواندفنجان کوچک خودرادر دست بگیردو قاشق رابه دهانش ببرد.

 

 

 

 

 

                    3-2 سالگی

کودکان3-2 ساله ازانجام هنواع بازی های گوناگون لذت می برند.آنان باپرورش توانایی های مختلف درصدد کنترل اندام ها وتسلط برمحیط وپدیده هایش بر می آیند.سه چرخه های کوچک پدال دار،ضربه زدن به توپ باپا،بالا رفتن از پله ها،میز و صندلی را به راحتی انام می دهند.دویدن وپریدن از فعالیت های جسمانی مورد علاقه ی آن هاست.بازی های ساختنی وسرهم کردنی رابامهارت بیش تری انجام می دهند.می توانندباگذاشتن 6یا7مکعب بر روی هم برجی بسازند. این کارها همگی موجب تقویت مهارت ی عضله های آن ها می شود.زمانی که مداد شمعی به دست می گیرند،آن را بین دو انگشت شست وسبابه خود قرار می دهندواگر اسم رنگ ها یا اشکال را باآن ها تمرین کنند، میتوانند آن را شناسایی کنند.نخ کردن مهره های درشت را نیز دوست دارند،این کار موجب تقویت ماهیچه های کوچک دست هایشان می شود.

از این مرحله ی سنی به بعد است که کودک سعی می کند با پرسیدن سوال های بی شمار ومتنوع درباره یدیده های اطرافش، اطلاعاتی کسب کند،قدرت تجسم وخلاقه ی اونیز به تدریج قوی تر می شودو می تواندباانجام بازی های نمایشی گوناگون نقش های زیادی بازی کند.

از آن جا که کودک 3 ساله هنوز ناتوان از خواندن است،از مشاهده ی عکس های کتاب ها،مجله هاوروزنامه هالذت می برد. ازتکرار کارهاوفعالیت های اطرافیانش خوشش می آید.دوست داردظرف بشوید،اتاق جارو کند،غذابپزدو...ازاین طریق یاد می گیرد که دنیا راازدید آنان نگاه کند.

 

 

 

 

     

                  5-4سالگی

کودکان4تا5ساله از رشد جسمانی بسیار خوبی برخوردارند. آنان درطی سال چهارم زندگی شان شیوه های گوناگون اجتماعی شدن رایاد می گیرند.بازی های گروهی،بازی درمخیط بازوبازی درزمین رابسیار دوست دارن. شخصیت آن هاروز به روزپیچیده تر می شودونیاز به صجبت کردن،برنامه ریزی،همکاری وتبعیت ازقوانین درآن ها شکل می گیرد.

کودک چهار ساله می تواندبرروی یک خط،باحفظ تعادلش راه برود.اواکنون بامهارت وتسلط بیش تری می دود.پلکان رایکی یکی به حالت ایستاده وروان بالا می رود.پریدن ازفاصله ی کوتاه رادوست دارد.به راحتی سه چرخه راپا می زندودرگوشه هادورمی زند.بازی های خیالی ازموردعلاقه ترین بازی های این دوره ی سنی اند.ازاین که مدت هانقش یک قهرمان ویک ماجراجو رابازی کند،بسیارلذت می برد.درانجام بازی های ساختنی تبحر ومهارت زیادی یافته است،قیچی رابه راحتی به دست می گیرد، قطعه های جورچین های ریزراباحوصله کنارهم می گذاردومی تواندباسرهم کردن آجرهای خانه سازی(بلوک)خانه ای کوچک برای بازی بسازد.خمیر بازی وبازی باگل رس رادوست داردومی توانداشکال ساده ای بسازد.

ازشنیدن ماجراهاوداستان های کودکانه لذت می بردوبادقت بیش تری موضوع داستان رادنبال می کند.نقاشی ورنگ آمیزی، بخشی ازسرگرمی های روزانه ی اوست.از نواختن سازه های کودکانه خوشش می آیدومی تواند شعرهای ساده راحفظ کند.مهارت های کلامی این گروه ازکودکان بسیار رشد یافته است ومی توانندباتسلط برموضوع،داستان وماجرایی راتعریف کنند.آن هاازشنیدن معما،لطیفه،ضرب المثل وحکایت لذت می برند.هنگام انجام بازی های گروهی دوست دارندهریک نقشی خاص رابه عهده بگیرند.از کنجکاوی،کشف ویافتن پاسخ های علمی ساده نیز بسیار خوش حال می شوند.

 

                7-6سالگی

کودکان 6تا7ساله،هر روزارتباط بیش تری بایکدیگربرقرار می کنندوازبازی های خیالی(مامان بازی،معلم بازی،فروشگاه بازی و...) نقش های گوناگون لذت می برند.ازانجام بازی های گروهی(گرگم به هوا،قایم باشک،وسطی و...)استقبال می کنند، ولی هنوز علاقه ای به مسابقه های ورزشی  ندارند،زیراتحمل شکست وباخت راهنوز درخود حس نمی کنند.دراین گروه سنی از کودکان دخترها وپسرها علاقه یزیادی به بازی های مشترک هر دوجنسی دارندوبرایشان تفاوت نمی کند که هم بازی آنها پسر است یادختر.

طناب بازی،سرسره بازی،بازی باالاکلنگ،بالارفتن ازنردبان طنابی و...راباتسلط ومهارت بیش تری انجام می دهندازاکتشاف ویافتن رازهای طبیعت بسیارلذت می برندودوست دارندآزمایش های ساده ی اجسام را انجام دهند.از موسیقی ونواختن آهنگ های ساده ی کودکانه لذت می برند.توانایی یادگیری کودک خردسال وپیش دبستانی بیش تروسریع ترازسال های اول زندگی اوست.اگر بتوان محیطی ازسرگرمی های متنوع ومحرک های لازم برای کودک فراهم کرد.می توان اوراباموضوع های جالبی نیز آشنا ساخت.دراین خصوص نقش والدین ومربیان کودک درایجاد فرصت های یادگیری،ایجاد انگیزه،راهنمایی وهدایت کودک برای فراگیری مهارت های جدیدوانجامبازی های خلاق بسیار مهم واساسی است.

اهمیت بازی کودکان قسمت2

اهمیت بازی کودکان


قسمت دوم




فصل 2

بازی از دیدگاه اندیشمندان و صاحب نظران تعلیم و تربیت

اینکه چرا بشر به بازی می‌پردازد و علت اصلی در این کار چیست مورد بحث بسیاری از علمای تعلیم و تربیت قرار گرفته است.

اسپنسر: بازی را وسیله‌ای برای مصرف انرژی‌های انباشته و اضافی می‌داند که همین نظر منجر به این اعتقاد در عده‌ای از روانشناسان اجتماعی گردید که وجود جنگ و خونریزی در واقع به جهت مصرف همین انرژی‌های اضافی می‌باشد. از نظر پیاژه چنین برخوردی نسبت به بازی برخوردی سطحی و ساده‌لوحانه است زیرا به هیچ وجه اهمیتی را که بازی برای رشد روانی کودک دارد مشخص نمی‌کند.

در اواخر قرن نوزدهم، کارل گروس از طریق مطالعه ی بازیهای جانوران، نظریه‌ی جدیدی را در بازی مطرح کرد. به نظر او بازی تمرینی است که انسان برای زندگی آماده می‌کند و در رشد جسمانی و یادگیری او تاثیر بسیار دارد. گروس بازیها را به دو دسته تقسیم می‌کند.

1- بازیهایی که در آنها کنش عمومی مطرح می‌شود.

2- بازی‌هایی که کنشهای اختصاصی را مشخص می‌کند.

همان‌طور که جانوران، ضمن بازی‌کردن به تمرین غریزه های خاصی همچون شکار و پیکار می‌پردازند، کودک نیز با بازی‌کردن، تواناییهای خود را به آزمایش می‌گذارد و غرایز اجتماعی خود را تقویت می‌کند. از نظر گروسی، وقتی کودک در گهواره دست‌ و پا می‌زند یا سعی می‌کند توپی را پرت کند، خود را برای فعالیت‌های آینده آماده می‌کند یا اگر کودکان یکدیگر را به مبارزه می‌طلبند، غریزه‌ی جنگجویی در آنان شکل می‌گیرد که به صورت یک عمل سازش یافته در آینده مورد استفاده قرار خواهد گرفت. علاوه بر اینکه بازی باعث رشد جسمی کودک می‌شود، در رشد زبان او نیز مؤثر است و معیارهای اخلاقی و اجتماعی را در او شکل می دهد.

پیاژه ضمن تایید نظریه گروس، معتقد است که این نظریه به بعد کنش بازی خیال‌پردازی کودک از تمرین مقدماتی غریزه‌ی او برتر است. بازی‌های نمادی (سمبولیک) را تفسیر کند زیرا خیال‌پردازی کودک از تمرین مقدماتی غریزه‌ی او برتر است. بازی‌های نمادی از نظر پیاژه جذب واقعیت در تفکر.

پیاژه بازی‌های کودکان را به سه دسته تقسیم می‌کند:

1- بازی‌های تمرینی: بیشتر فعالیت‌های حسی و حرکتی کودک شبیه بازیهای تمرینی است.

2- بازی های رمزی: این بازی‌ها معمولا زمانی شروع می‌شود که ساختمان ذهنی کودک به اندازه‌ای از رشد رسیده که می‌تواند در غیاب اشیا آنها را مجسم کند. انجام‌دادن این بازیها تا حدود نیمه‌ی سال دوم زندگی امکان‌پذیر نیست.

3- بازیهای قاعده‌دار: بازی‌های تمرینی و رمزی در نهایت به بازی‌های قاعده‌دار و اجتماعی تبدیل می‌شوند. در این نوع بازی، جنبه‌های تمرینی و رمزی نیز دیده می‌شود.

از نظر پیاژه این بازیها در حدود هفت تا یازده‌سالگی انجام می‌شود. در واقع این بازیها متعلق به مرحله عملیات عینی است البته ممکن است کودکان قبل از مدرسه نیز بازی‌های قاعده‌دار ساده را انجام دهند.

 

در مورد تقسیم‌بندی انواع بازی‌ها در فصلی جداگانه پرداخته خواهد شد.

 


فصل 3

فواید بازی

بازی از مهم‌ترین عوامل رشد جسمانی، اجتماعی، عاطفی، اخلاقی و عقلانی تلقی می‌شود. کودکان از طریق بازی‌های گوناگونی که انجام می دهند، مهارت‌ها و تجارب بی‌شماری کسب می‌کنند که پشتوانه‌ی آن نیز وسایل، مواد گوناگون، اولیا و مربیان باتجربه‌ای هستند که بازی را بهترین شیوه‌ی یادگیری و رشد کودک به حساب می‌آورند.

بازی، استعدادها، توانایی‌ها و قابلیت کودکان را پرورش می‌دهد و موجب تقویت ذهن، جسم و روان آنان می‌شود و خلاقیت را به همراه می‌آورد.

بازی برای کودک یک فعالیت طبیعی و منطبق بر ذات اوست و سبب رشد همه‌ جانبه‌ی او می‌شود.

کودکان با استفاده از روشی کوشش، خطا و تجربه‌ای که در حین بازی به دست می‌آورند. سخت مشغول شناختن محیط و کسب اطلاعاتی در مورد آن هستند و سعی می‌کنند قوانین و پدیده‌های اطرافش را بشناسند و روش‌های تسلط بر آن‌ها را بیازمایند. به طور کلی، برای معرفی فواید بازی برای کودکان، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: مهجور، 1370.

- بازی، موجب رشد و پیشرفت مهارت های گوناگون کودکان می‌شود.

- بازی، فرصت‌های فراوانی برای یادگیری کودکان فراهم می‌آورد.

- کودک از طریق بازی انرژی درونی خود را تخلیه می‌کند.

- بازی راهی برای غلبه بر احساسات و هیجانات شدید عاطفی است.

- بازی امکانی برای کشف پدیده های ناشناخته توسط کودک را فراهم می‌آورد.

- کودک از طریق بازی بسیاری از مفاهیم مختلف را می‌آموزد.

- بازی باعث پرورش زبان و مهارت‌های کلامی کودکان می‌شود.

- کودکان از طریق بازی با ارزش‌های اخلاقی آشنا می‌شوند.

- کودکان نظم و قانون حاکم بر زندگی اجتماعی را از طریق بازی یاد می‌گیرند.

بازی برای کودکان عین زندگی است. کودکان می‌توانند از طریق بازی با اسباب‌بازی‌هایشان، تجسمی از زندگی واقعی در ذهن خود بسازند. هدف بازی علاوه بر شادکردن کودکان، باید فعالیت‌های گوناگون را هم به آن‌ها بیاموزد. کودکان از طریق بازی‌های گوناگون که با اسباب بازی‌های خود انجام می‌دهند، اعتماد به نفس لازم برای روبروشدن با شرایط و موقعیت‌های آینده را به دست می‌آورند.

آن‌ها از طریق بازی با انواع جورچین ها، مکعب‌ها، مهره ها، سرهم‌کردنی ها، مهارت‌های حرکتی دست ها، هماهنگی بین چشم و دست و قدرت تفکر خود را پرورش می‌دهند. زمانی که توپ‌بازی می‌کنند، قطارهای خود ساخته شان را می‌کشند، تاب می‌خورند، الاکلنگ و سرسره سوار می‌شوند و طناب بازی می‌کنند، قدرت عضلانی خودشان را تقویت می‌کنند. آن ها از طریق بازی با عروسک‌ها، ماشین‌ها قطارها، هواپیماها، وسایل خانگی کوچک و... نقش‌های مختلف اجتماع را فرا می گیرند.

والدین و مربیان باید بدانند که علاقه و اشتیاق کودکان به بازی، نشانه‌ی سلامت عقل و کنجکاوی آن‌هاست. کودکی که بازی، بخشی از زندگی روزانه‌ی او را تشکیل می‌دهد، نسبت به کودک گوشه‌گیر و منزوی، از اخلاق و رفتار فردی اجتماعی مناسب‌تری برخوردار است.