اهمیت بازی کودکان
قسمت دوم
فصل 2
بازی از دیدگاه اندیشمندان و صاحب نظران تعلیم و تربیت
اینکه چرا بشر به بازی میپردازد و علت اصلی در این کار چیست مورد بحث بسیاری از علمای تعلیم و تربیت قرار گرفته است.
اسپنسر: بازی را وسیلهای برای مصرف انرژیهای انباشته و اضافی میداند که همین نظر منجر به این اعتقاد در عدهای از روانشناسان اجتماعی گردید که وجود جنگ و خونریزی در واقع به جهت مصرف همین انرژیهای اضافی میباشد. از نظر پیاژه چنین برخوردی نسبت به بازی برخوردی سطحی و سادهلوحانه است زیرا به هیچ وجه اهمیتی را که بازی برای رشد روانی کودک دارد مشخص نمیکند.
در اواخر قرن نوزدهم، کارل گروس از طریق مطالعه ی بازیهای جانوران، نظریهی جدیدی را در بازی مطرح کرد. به نظر او بازی تمرینی است که انسان برای زندگی آماده میکند و در رشد جسمانی و یادگیری او تاثیر بسیار دارد. گروس بازیها را به دو دسته تقسیم میکند.
1- بازیهایی که در آنها کنش عمومی مطرح میشود.
2- بازیهایی که کنشهای اختصاصی را مشخص میکند.
همانطور که جانوران، ضمن بازیکردن به تمرین غریزه های خاصی همچون شکار و پیکار میپردازند، کودک نیز با بازیکردن، تواناییهای خود را به آزمایش میگذارد و غرایز اجتماعی خود را تقویت میکند. از نظر گروسی، وقتی کودک در گهواره دست و پا میزند یا سعی میکند توپی را پرت کند، خود را برای فعالیتهای آینده آماده میکند یا اگر کودکان یکدیگر را به مبارزه میطلبند، غریزهی جنگجویی در آنان شکل میگیرد که به صورت یک عمل سازش یافته در آینده مورد استفاده قرار خواهد گرفت. علاوه بر اینکه بازی باعث رشد جسمی کودک میشود، در رشد زبان او نیز مؤثر است و معیارهای اخلاقی و اجتماعی را در او شکل می دهد.
پیاژه ضمن تایید نظریه گروس، معتقد است که این نظریه به بعد کنش بازی خیالپردازی کودک از تمرین مقدماتی غریزهی او برتر است. بازیهای نمادی (سمبولیک) را تفسیر کند زیرا خیالپردازی کودک از تمرین مقدماتی غریزهی او برتر است. بازیهای نمادی از نظر پیاژه جذب واقعیت در تفکر.
پیاژه بازیهای کودکان را به سه دسته تقسیم میکند:
1- بازیهای تمرینی: بیشتر فعالیتهای حسی و حرکتی کودک شبیه بازیهای تمرینی است.
2- بازی های رمزی: این بازیها معمولا زمانی شروع میشود که ساختمان ذهنی کودک به اندازهای از رشد رسیده که میتواند در غیاب اشیا آنها را مجسم کند. انجامدادن این بازیها تا حدود نیمهی سال دوم زندگی امکانپذیر نیست.
3- بازیهای قاعدهدار: بازیهای تمرینی و رمزی در نهایت به بازیهای قاعدهدار و اجتماعی تبدیل میشوند. در این نوع بازی، جنبههای تمرینی و رمزی نیز دیده میشود.
از نظر پیاژه این بازیها در حدود هفت تا یازدهسالگی انجام میشود. در واقع این بازیها متعلق به مرحله عملیات عینی است البته ممکن است کودکان قبل از مدرسه نیز بازیهای قاعدهدار ساده را انجام دهند.
در مورد تقسیمبندی انواع بازیها در فصلی جداگانه پرداخته خواهد شد.
فصل 3
فواید بازی
بازی از مهمترین عوامل رشد جسمانی، اجتماعی، عاطفی، اخلاقی و عقلانی تلقی میشود. کودکان از طریق بازیهای گوناگونی که انجام می دهند، مهارتها و تجارب بیشماری کسب میکنند که پشتوانهی آن نیز وسایل، مواد گوناگون، اولیا و مربیان باتجربهای هستند که بازی را بهترین شیوهی یادگیری و رشد کودک به حساب میآورند.
بازی، استعدادها، تواناییها و قابلیت کودکان را پرورش میدهد و موجب تقویت ذهن، جسم و روان آنان میشود و خلاقیت را به همراه میآورد.
بازی برای کودک یک فعالیت طبیعی و منطبق بر ذات اوست و سبب رشد همه جانبهی او میشود.
کودکان با استفاده از روشی کوشش، خطا و تجربهای که در حین بازی به دست میآورند. سخت مشغول شناختن محیط و کسب اطلاعاتی در مورد آن هستند و سعی میکنند قوانین و پدیدههای اطرافش را بشناسند و روشهای تسلط بر آنها را بیازمایند. به طور کلی، برای معرفی فواید بازی برای کودکان، میتوان به موارد زیر اشاره کرد: مهجور، 1370.
- بازی، موجب رشد و پیشرفت مهارت های گوناگون کودکان میشود.
- بازی، فرصتهای فراوانی برای یادگیری کودکان فراهم میآورد.
- کودک از طریق بازی انرژی درونی خود را تخلیه میکند.
- بازی راهی برای غلبه بر احساسات و هیجانات شدید عاطفی است.
- بازی امکانی برای کشف پدیده های ناشناخته توسط کودک را فراهم میآورد.
- کودک از طریق بازی بسیاری از مفاهیم مختلف را میآموزد.
- بازی باعث پرورش زبان و مهارتهای کلامی کودکان میشود.
- کودکان از طریق بازی با ارزشهای اخلاقی آشنا میشوند.
- کودکان نظم و قانون حاکم بر زندگی اجتماعی را از طریق بازی یاد میگیرند.
بازی برای کودکان عین زندگی است. کودکان میتوانند از طریق بازی با اسباببازیهایشان، تجسمی از زندگی واقعی در ذهن خود بسازند. هدف بازی علاوه بر شادکردن کودکان، باید فعالیتهای گوناگون را هم به آنها بیاموزد. کودکان از طریق بازیهای گوناگون که با اسباب بازیهای خود انجام میدهند، اعتماد به نفس لازم برای روبروشدن با شرایط و موقعیتهای آینده را به دست میآورند.
آنها از طریق بازی با انواع جورچین ها، مکعبها، مهره ها، سرهمکردنی ها، مهارتهای حرکتی دست ها، هماهنگی بین چشم و دست و قدرت تفکر خود را پرورش میدهند. زمانی که توپبازی میکنند، قطارهای خود ساخته شان را میکشند، تاب میخورند، الاکلنگ و سرسره سوار میشوند و طناب بازی میکنند، قدرت عضلانی خودشان را تقویت میکنند. آن ها از طریق بازی با عروسکها، ماشینها قطارها، هواپیماها، وسایل خانگی کوچک و... نقشهای مختلف اجتماع را فرا می گیرند.
والدین و مربیان باید بدانند که علاقه و اشتیاق کودکان به بازی، نشانهی سلامت عقل و کنجکاوی آنهاست. کودکی که بازی، بخشی از زندگی روزانهی او را تشکیل میدهد، نسبت به کودک گوشهگیر و منزوی، از اخلاق و رفتار فردی – اجتماعی مناسبتری برخوردار است.